
ای کاش هر روزمان نوروز باشد تا نو شویم
خودمان اندیشه هایمان و عشقمان
به همه زیبایی ها ،
سال نو مبارک
عنوان | پاسخ | بازدید | توسط |
![]() |
0 | 767 | admin |
![]() |
0 | 684 | admin |
![]() |
0 | 482 | admin |
![]() |
0 | 429 | admin |
![]() |
0 | 497 | admin |
![]() |
0 | 447 | user1 |
![]() |
0 | 572 | user1 |
آموزش نظم به دانش آموزان بی نظم
گرچه فرزندان برای والدین دوست داشتنی و عزیز هستند، اما گاهی اوقات بی نظمی آن ها می تواند عذاب آور باشد.جمع کردن کتاب ها، یادآوری برنامه درسی فردا، یادآوری انجام تکالیف شب و آماده کردن کیف مدرسه دغدغه والدین است.در اغلب خانه ها نگرانی والدین این است که اگر بی نظمی کودکان به همین روش ادامه پیدا کند، تا رسیدن کودکان به سن دبیرستان به یک دستیار تمام وقت نیاز باشد. سوالی که همه والدین می پرسند این است که چه کار باید کرد؟
در جواب به این سوال، کارشناسان می گویند نظم بخشیدن به زندگی فرزندان، به آن ها کمک خواهد کرد تا در آینده بتوانند یک زندگی منظمی داشته باشند. راز آموختن مهارت در این است که با هر مشکل رو به رو شوید و راه حل مناسب را انتخاب کنید. راه حل انتخاب شده به گونه ای باید اعمال شود که تبدیل به یک عادت شود. در این مطلب از «نیوزویک» به چند نکته مربوط به این موضوع اشاره خواهیم کرد که خواندن آن مفید است.
▪ به او کمک نکنید؛
اولین قدم سخت ترین و مهم ترین است. اگر تصمیم گرفته اید به او نظم را یاد بدهید، بهتر است که دیگر نقش دستیار شخصی او را بازی نکنید. با خود عهد ببندید که مهارت های لازم را به او خواهید آموخت و پس از یادگیری کنار می کشید و او مسئول هر نوع پیامدی مانند گم کردن کتاب، گم کردن لباس ورزشی و انجام ندادن تکالیف به موقع خواهد بود. برای کودکان یاد گرفتن در این زمان بهتر است.
▪ جای مشخصی برای همه چیز تعیین کنید؛
قدم بعدی این است که به او کمک کنید تا وسایلی که دارد را به گونه ای نظم دهد که پیدا کردن آن آسان باشد. به عنوان مثال: گیره ای کنار در برای آویزان کردن کیف قرار دهید، به او یاد دهید به محض وارد شدن کیف خود را آویزان کند. با مشخص شدن مکان کیف، دیگر نگران گم شدن دفتر و لوازم مدرسه نخواهد بود.قسمتی از کمد را خالی کنید تا بتواند جای مناسبی برای قرار دادن کفش و لباس های مدرسه داشته باشد.
▪ لوازم اضافه را کاهش دهید؛
لوازم غیرضروری کمتر نظم می گیرد، با همکاری فرزندتان به تمامی کشوها و اسباب بازی ها نظم دهید. آن هایی را که به درد نمی خورند و یا این که مورد استفاده قرار نمی گیرند جدا کنید. این کار را هر ۶ تا ۸ هفته انجام دهید.
▪ حفظ نظم اتاق؛
حفظ نظم اتاق برای این است که فرزند شما بتواند بهتر تمرکز کند. فرزند شما با تمامی اسباب بازی هایی که دارد بازی نمی کند. بنابراین نصف آ ن ها را جمع کنید و از هر کدام که خسته شد، آن ها را جایگزین کنید. تاکید کنید که اسباب بازی های قبلی باید کاملا جمع شوند تا جدیدها جایگزین شوند.
به او یک جعبه دهید و از او بخواهید که هر اسباب بازی سالم و لباسی که دیگر به آن نیاز ندارد را جمع کند تا به افراد نیازمند بدهد.
اسباب بازی هایی را که گاهی مورد استفاده قرار می گیرد زیر تخت او بگذارید. هر چه وسایل اطراف او کمتر باشد، شلوغی نیز کمتر است و کمتر چیزی گم خواهد کرد.
▪ برنامه تمیز کردن اتاق را اعمال کنید؛
با منظم شدن، حال وقت ادامه دادن این نظم است و بهترین راه اعمال برنامه تمیزکاری هفته ای یک و یا ۲ بار است. توجه داشته باشید که باید واقع بین باشید و توقع زیادی برای تمیز بودن اتاق از آن ها نداشته باشید. به عنوان مثال: دوشنبه، روز منظم کردن میز تحریر، سه شنبه تمیز کردن اتاق خواب و ... پس از هر تمیزکاری به عنوان جایزه به آن ها اجازه بازی، تماس گرفتن با دوستی و ... را دهید.
▪ ایده های نظم دادن؛
اگر فرزند شما کم دقت است و تکالیف شبانه را از یاد می برد، از او بخواهید که شماره تلفن یکی از هم کلاسی های خود را داشته باشد تا در صورت نیاز با او تماس بگیرد.
روی تقویم و یا صفحه یادداشت تکالیف خود را بر حسب روزهای تحویل داده شده بنویسد.
برای هر درس رنگ متفاوتی انتخاب کنید و برحسب آن رنگ کتاب و دفتر او را جلد کنید
نظم و انضباط تعاریف متعددی دارد. عدهای کنترل رفتار فراگیرندگان و تسلط بر عوامل رفتاری آنان را انضباط می نامند, برخی معتقدند؛ نظم و انظباط شامل هر نوع سازماندهی در محیط مدرسه و کلاس است، به نحوی که سبب افزایش یادگیری شود.«انضباط عبارت است از :اعمال قواعد و مقرراتی که یادگیری را تسهیل میکند و اخلال در کلاس را به حداقل کاهش می دهد». «انضباط بدان دسته از اعمال معلم اطلاق میشود که مانع سر زدن رفتارهایی از دانش آموز است که فعالیت کلاسی را مختل یا تهدید به اخلال می کند» در جایی دیگر بیانضباطی را اینگونه تعریف می کنند :«هر نوع رفتاری که از ارزشهای پذیرفته شده جامعه به دور است (با توجه فرهنگ)و دارای تکرار شدت و مداومت است و در زمانها و مکانهای متعدد اتفاق می افتد و همچنین رفتاری است که با درماندگی و کاهش کارایی فرد همراه است».
با وجود تعاریف بالا بی انضباطی را می توان اینگونه تعریف کرد : انجام دادن هر عمل یا رفتار پذیرفته نشده و نا معقول توسط دانشآموز که سازماندهی مدرسه وکلاس را مختل یا تهدید به اخلال می کند و باعث کاهش کارایی معلم و دانشآموزان شده و معلم را در رسیدن به هدف اصلی خود باز می دارد.
آموزش انضباط:
انضباط را می توان از کودکی به افراد آموخت زیرا در کودکی افراد می توانند بهتر بیاموزند وبهتر بدان عادت کنند.
راههای توصیه شده برای نظم بخشیدن به کودکان :
o آموزشها: یعنی باید به کودک آموزش دهیم تا در دنیا ی جدید بدون سردرگمی زندگی کند .
o تذکرات: باید از انضباط برای کودک تعریف کرده و آن را لازمهی موفقیت بدانیم.
3.تهیه مقررات : تهیه مقررات و تنظیم آن به کودکان یک کار اساسی است و باید قوانین منطقی در نظر بگیریم.
4.جنبه الگویی : باید برای کودک الگو بوده و عامل و مجری نظم باشیم و اگر خود منظم نباشیم انتظار نظم از کودک بیهوده است .
5. تنظیم برنامه : باید سعی کنیم با برنامهای به زندگی کودک نظم ببخشیم.
6.نشان دادن آثار : کودک را باید از فواید نظم و زیانهای بی نظمی آگاه کنیم.
7.سپردن مسولیت : باید مسئولیتهایی در رابطه بانظم به کودک بسپاریم برای مثال:مسولیت نظم اتاق
8.زمینه سازی برای عادات: اگر بتوان رعایت نظم را بخشی از زندگی کودک کرد در آن صورت کودک به آن عادت خواهد کرد .
«پیشگیری از بیانضباطی»
پیشگیری از رفتار نا مطلوب دانشآموزان بهدو دلیل مهم است :
1.به دلیل عملی :یعنی پیشگیری از بروز رفتار نامطلوب آسانتر از تغییر آن است.
2. به دلیل انسانی: یعنی معلم خود را مسئول اصلاح و بر طرف کردن رفتار نا مطلوب دانشآموز میداند .
معلم باید به نکاتی که باعث قطع ارتباط در کلاس میشود و همچنین به نیازهای دانشآموزان توجه کند و نباید اجازهی گستاخی به دانشآموزان دهد و برای پیشگیری از رفتار نامطلوب دانشآموزان به نکات زیر توجه کند:
1. رفتارهای بی نظم را مشخص و قوانین کلاس را مطرح کند و دانشآموزان ملزم به رعایت آن شوند – تحقیقات نشان داده مدرسه ای موفق است که نظامی خوب داشته باشد . آنها مشخصات نظام خوب را این گونه بیان کرده اند :1. تعداد قوانین مدرسه اندک بوده و به طور منظم اعمال می شود 2. قوانین مرتبط با جامعه تحصیلی آنهاست 3. مهمترین مشخصه قوانین قابلیت انعطاف آن است 4. خط مشی و حدود روابط دانش آموز و شاگرد مشخص باشد 5. تصمیمات متخذه از طرف معلم مستبدانه نباشد 6. در جهت موفقیت افراد (دانشآموزان ) تدریس میشود 7. مدرسه در حرف و عمل نشان میدهد که خواهان حل مشکل دانشآموزان است 8 . نیازهای دانشآموزان تشخیص داده میشود .
2. بطور انفرادی با افراد نا منظم برخورد کرده دلایل بی نظمی را جویا شوند .
3. دانشآموزان باید رفتار مطلوب و مورد نظر معلم را بشناسند .
4. بیتوجهی به رفتار نا منظم دانشآموزان باعث میشود تا وی احساس کند که معلم فردی نا کارآمد است .
5. شرط لازم برای اجرای قوانین قابل درک و فهم بودن آن برای دانشآموزان است.
6. آغاز کلاس با جذابیت و متعاقب آن دادن آزادی بیشتر به دانشآموز
7. علاقهمند کردن دانشآموز به درس با یادگیری معنادار
تعريف انضباط و بي انضباطي:
نظم و انضباط تعاريف متعددي دارد. عدهاي كنترل رفتار فراگيرندگان و تسلط بر عوامل رفتاري آنان را انضباط مي نامند, برخي معتقدند؛ نظم و انظباط شامل هر نوع سازماندهي در محيط مدرسه و كلاس است، به نحوي كه سبب افزايش يادگيري شود.صفوي (1383)مي گويد«انضباط عبارت است از :اعمال قواعد و مقرراتي كه يادگيري را تسهيل ميكند و اخلال در كلاس را به حداقل كاهش مي دهد».لوفرانسوا(1991) معتقد است «انضباط بدان دسته از اعمال معلم اطلاق ميشود كه مانع سر زدن رفتارهايي از دانش آموز است كه فعاليت كلاسي را مختل یا تهديد به اخلال مي كند» (صفوي به نقل از زمانی 1378 )اصغري پور بيانضباطي را اينگونه تعريف مي كند :«هر نوع رفتاري كه از ارزشهاي پذيرفته شده جامعه به دور است (با توجه فرهنگ)و داراي تكرار شدت و مداومت است و در زمانها و مكانهاي متعدد اتفاق مي افتد و همچنين رفتاري است كه با درماندگي و كاهش كارايي فرد همراه است». ايزابل كلاك:«بي انضباطي را رفتاري مي داند كه از طرف تعدادي از دانشآموزان انجام مي شود و مشكلاتي را براي فرد معلم به وجود ميآورد و معلم را در راه رسيدن به هدف كه ارتقای تحصيلي دانشآموزان است با مشكل روبرو ميكند و مانع از پيشرفت كار تحصيلي مي شود و رفتار آنان نا معقول و نا منظم است ».با وجود تعاريف بالا بي انضباطي را مي توان اينگونه تعريف كرد : انجام دادن هر عمل يا رفتار پذيرفته نشده و نا معقول توسط دانشآموز كه سازماندهي مدرسه وکلاس را مختل يا تهديد به اخلال مي كند و باعث كاهش كارايي معلم و دانشآموزان شده و معلم را در رسيدن به هدف اصلي خود باز مي دارد.
آموزش انضباط:
انضباط را می توان از كودكي به افراد آموخت زيرا در كودكي افراد مي توانند بهتر بياموزند وبهتر بدان عادت كنند.
علي قائمي راههاي زير را براي نظم بخشيدن به كودكان توصيه ميكند .
1. آموزشها: يعني بايد به كودك آموزش دهيم تا در دنيا ي جديد بدون سردرگمي زندگي كند .
2. تذكرات: بايد از انضباط براي كودك تعريف كرده و آن را لازمهي موفقيت بدانيم
3.تهيه مقررات : تهيه مقررات و تنظيم آن به كودكان يك كار اساسي است و بايد قوانين منطقي در نظر بگيريم.
4.جنبه الگويي : بايد براي كودك الگو بوده و عامل و مجري نظم باشيم و اگر خود منظم نباشيم انتظار نظم از كودك بيهوده است .
5. تنظيم برنامه : بايد سعي كنيم با برنامهاي به زندگي كودك نظم ببخشيم.
6.نشان دادن آثار : كودك را بايد از فوايد نظم و زيانهاي بي نظمي آگاه كنيم.
7.سپردن مسوليت : بايد مسئوليتهايي در رابطه بانظم به كودك بسپاريم براي مثال:مسوليت نظم اتاق
8.زمينه سازي براي عادات: اگر بتوان رعايت نظم را بخشي از زندگي كودك كرد در آن صورت كودك به آن عادت خواهد كرد .
«پيشگيري از بيانضباطي»
پيشگيری از رفتار نا مطلوب دانشآموزان بهدو دليل مهم است :
1.به دليل عملي :يعني پيشگيري از بروز رفتار نامطلوب آسانتر از تغيير آن است.
2. به دلیل انسانی: يعني معلم خود را مسئول اصلاح و بر طرف كردن رفتار نا مطلوب دانشآموز ميداند ( كديور1379)."كانين"(1970)در تحقيق خود به مقايسه رفتار معلمان در كلاسهاي داراي رفتار نامطلوب و كلاس هاي عادي پرداخته است. و تفاوتاين كلاسها را در نحوه پاسخ گويي معلمان به رفتارهاي نامطلوب نميدانند بلكه آن را ناشي از اقدامات پيشگيرانهي آنها ميداند (صفوی ,نقل از كديور1383ص431)
معلم بايد به نكاتي كه باعث قطع ارتباط در كلاس ميشود و همچنين به نيازهاي دانشآموزان توجه كند و نبايد اجازهي گستاخي به دانشآموزان دهد و براي پيشگيري از رفتار نامطلوب دانشآموزان به نكات زير توجه كند:
1. رفتارهاي بي نظم را مشخص و قوانين كلاس را مطرح كند و دانشآموزان ملزم به رعايت آن شوند – تحقيقات مشيل وروتر نشان داده است كه مدرسه اي موفق است كه نظامي خوب داشته باشد . آنها مشخصات نظام خوب را اين گونه بيان كرده اند :1. تعداد قوانين مدرسه اندك بوده و به طور منظم اعمال مي شود 2. قوانين مرتبط با جامعه تحصيلي آنهاست 3. مهمترين مشخصه قوانين قابليت انعطاف آن است 4. خط مشي و حدود روابط دانش آموز و شاگرد مشخص باشد 5. تصميمات متخذه از طرف معلم مستبدانه نباشد 6. در جهت موفقيت افراد (دانشآموزان ) تدريس ميشود 7. مدرسه در حرف و عمل نشان ميدهد كه خواهان حل مشكل دانشآموزان است 8 . نيازهاي دانشآموزان تشخيص داده ميشود 9 . براي حل مشكل دانشآموزان نا منظم هستهاي متشكل ازسر معلم –مقام ارشد و معاون مدرسه وجود دارد .( فونتانا1987)
2. بطور انفرادي با افراد نا منظم برخورد كرده دلايل بی نظمی را جويا شوند .
3. دانشآموزان بايد رفتار مطلوب و مورد نظر معلم را بشناسند .
4. بيتوجهي به رفتار نا منظم دانشآموزان باعث ميشود تا وي احساس كند كه معلم فردي نا كارآمد است .
5. شرط لازم براي اجراي قوانين قابل درك و فهم بودن آن براي دانشآموزان است.
6. آغاز كلاس با جذابيت و متعاقب آن دادن آزادي بيشتر به دانشآموز
7. علاقهمند كردن دانشآموز به درس با يادگيري معنادار (كديور1379)
علل بي انضباطي دانشآموزان
بروز رفتارهايي از دانشآموزان كه انضباط كلاس را مختل ميكند تنها به معلم ،كلاس درس مربوط نيست بلكه علل ديگري نيز نظير عوامل آموزشگاهي،خانوادگي،اجتماعي وجود دارند كه به طور مستقيم يا غير مستقيم زمينه را براي رفتارهاي مخرب دانشآموزان فراهم ميكنند . اين عوامل را ميتوان به مواد زير تقسيم بندي كرد :
الف :علل مربوط به دانش آموزان: گاهي علل بي نظمي در كلاس ناشي از خود دانشآموزان است مانند:
1.ناراحتيهاي جسمي، روحي و رواني
2.نداشتن علاقه و انگيزه
3. سردرگم بودن و بيتوجهي به انتظارات معلم و كلاس 4.نداشتن برنامهي شخصي مطالعه
5.كم خوابي و خستگي مفرط
6. انجام ندادن تكاليف خود
7.تغذيه نامناسب
8.نااميدي به آينده
9.استقلال طلبي و مقابله با اقتدار معلم(صفوي)
دانشآموزان كه مشكلات خاصي ايجاد ميكنند در نظر فونتاناشامل دو دستهاند :
1. شاگردان سرآمد :چون بهرهي هوشي بالايي دارند ، سطح درس خيلي پايينتر از توانايي آنهاست پس به طور خلاصه خستگي و كسالت مشكلاتي پديد ميآورند.
2. كودك آسيب ديده شديد : به علت مشكلات بنيادين رواني كه درآنها وجود دارند به نوعي ناسازگاري رسيدهاند و رفتارهاي نامطلوب را به وجود ميآورند ( فونتانا1987)
ب)علل مربوط به معلم
1. فقدان آمادگي جسمي ، روحي و رواني معلم
2.نامناسب بودن وضعيت ظاهري معلم
3. نا آگاهي از روشهاي جديد تدريس واستفاده از روشهاي سنتي
4. بي علاقگي به شغل معلمي
5.ناتواني در بر قراري ارتباط مطلوب با دانشآموزان
6.تبعيض گذاشتن بين دانشآموزان
7.نا مناسب و نا رسا بودن صداي معلم
8.نداشتن طرح درس
9.بيتوجهي به دانشآموزان
10. فعال بودن معلم و منفعل بودن دانشآموزان
11.استفاده نامناسب از تشويق و تنبيه
12.بيحوصلگي و نداشتن صبر و سعه صدر
13.بي نظمي معلم ( ديرآمدن به كلاس و ترك كردن زود هنگام آن)
14. تسلط نداشتن به موضوع مورد يادگيري
15.بيتوجهي به مسائل و مشكلات دانشآموزان
16.مبهم بودن توقعات و انتظارات معلم
17.بروز رفتارها و حركات نامنظم دركلاس
18.تحقير و تمسخر دانشآموزان
19.نداشتن روحيهي انتقاد پذيري و خودداري از پاسخگويي به سوالات دانشآموزان
20. ناآگاهي از روشهاي اصلاح رفتار
21. علاوه بر اينها شخصيت معلم نيز ممكن است نقش عمدهاي در بينظمي و يا برقراري نظم و انضباط كلاس داشته باشد،چنانچه برخي روانشناسان معتقداٌ در جايي كه دانشآموزان معلم خود را از صميم قلب دوست داشته باشند بي انضباطي وجود نخواهد داشت.(صفوي1383)
ج)علل مربوط به كلاس درس:
محيط مدرسه را ميتوان از دو بعد فيزيكي و عاطفي مورد بررسي قرار داد.
تأثير محيط فيزيكي كلاس:وضعيت فيزيكي كلاس مانند،نظافت و پاكيزگي،برخورداري از نور و هواي مناسب ،ميز و صندلي راحت وكافي،تخته و وسايل سرمايشي و گرمايشي مناسب نقش انكارناپذيري در ايجاد نظم و انضباط كلاس دارند (همان)."مارلند"(1975)در اهميت محيط فيزيكي كلاس ميگويد :«تأثير فيزيكي كلاس ميتواند كمك يا مانعي درآموزش باشد و بخشي از هنر كلاس داري استفادهي مناسب از فضاي كلاس است» (صفوي،نقل از زماني1378).
در كلاس كه وسايل سرمايشي يا گرمايشي مناسب وجود نداشته باشد ،دانشآموزان به دليل سرماي زياد يا گرماي بيش از اندازه نميتوانند راحت بنشينند .از اين رو مجبور ميشوند دست به اعمالي بزنند كه نظم كلاس را مختل كند .(صفوي1383)
تأثير محيط عاطفي كلاس :
علاوه بر عوامل فيزيكي كلاس ، عوامل عاطفي مانند تعويض مكرر برنامهي درسي ،برخورد نامناسب دست اندركاران ستادي مدرسه با دانشآموزان ،يكنواخت بودن برنامههاي صبحگاهي يا عصرگاهي مدرسه بيتوجهي به خواستههاو انتظارات معقول دانشآموزان و....را ميتوان نام برد كه شرايط و موقعيت را براي بروز رفتارهاي نامطلوب دانشآموزان فراهم مي كند.
د)علل مربوط به خانواده:
صاحب نظران روانشناسي تربيتي يكي از مهمترين نهادهاي موثر در تربيت و رفتار آدمي را خانواده ميدانند؛زيرا محيط خانواده اولين و با دوامترين عامل در تكوين شخصيت كودكان و نوجوانان ميباشد(صفوي1383)عوامل متعدد ميتواند در رفتار كودكان و نوجوانان تأثير بگذارد (از جانب خانواده)كه به موارد زير اشاره ميكنيم.
1. فضاي رواني و عاطفي ؛
منظور مجموعه روابط و تعاملات رواني و عاطفي است كه بين اعضاي خانواده وجود داشته باشدو بصورت مستقيم(آموزشهاي اخلاقي و...)يا غير مستقيم(همانند سازي و تقليدو...)رفتار فرزندان را تحت تأثير قرار ميدهد.
2. شرايط ناسالم خانوادگي:
شامل مواردي مانند طرد كودك ،تنبيه شديد ، عدم توجه به نيازهاي اساسي كودك ،انتظار نابجا از كودك و... ميباشد.
3. فقدان والدين:
نبود هر يك از والدين ، بويژه مادر چنانچه با كمبود ارضاي نيازهاي طبيعي و اساسي همراه شود اثرات ناگواري در شرايط اجتماعي كودك خواهد گذاشت.
4.عدم ثبات قوانين و معيارهاي اخلاقي:
چنانچه در محيط خانه اصول اخلاقي معيني حكم فرما نباشديااينكه اصول ثابت باشندويابرای كودك تبيين نگردند درايجاد مشكلات رفتاري كودك نقش خواهند داشت .
5.ترتيب ولادت:
از ديدگاه آلفرد آدلرترتيب ولادت در رفتارهاي افراد نقش دارد آدلر معتقد است جايگاه ويژه فرزندان با تولد فرزند بعدي تهديد ميشود و فرزند آخر نگران از دست دادن موقعيت خود نخواهد بود.(اصغري پور1380)اختلافات خانوادگي و بينظمي دار خانواده سبب تأثير نامطلوب در رفتار فرد شده و زمينهي لازم را براي بروز رفتارهاي مخرب فراهم ميآورد و به اين ترتيب نظم وانضباط كلاس را به هم ميزند .(صفوي)
ه)علل مربوط به روابط اجتماعي :
عوامل اجتماعي اغلب به طور مستقيم تأثير شگرفي در رفتارهاي دانشآموزان ميگذارد (همان)از بين عوامل اجتماعي موثر در رفتارهاي دانشآموزان به موارد زير اشاره ميكنيم:
1. طبقهي اجتماعي: شامل مواردي مانند ميزان سواد والدين ، فرهنگ حاكم برخانواده و .... كه هر كدام به نوعي تأثير ميگذارد.
2. گروه همسالان : مهمترين الگوي كودكان پس از والدين كه تأثير زيادي در رفتار كودكان ميگذارد.
3. عوامل اجتماعي ديگر:از قبيل تلوزيون كه به عنوان الگوي رفتاري از عوامل مهم تعيين كننده در رفتار است . (اصغري پور 1380)
و)عوامل رواني :
از عوامل رواني موثر در اختلالات رفتاري ميتوان به موارد زير اشاره نمود.
1.تعارض :يعني فرد در مقابل دو هدف قرار گرفته كه قادر به انتخاب يكي نيست پس با انتخاب يكي در مقابل ديگري احساس محروميت ميكند و موجب پديدار شدن فشار و ناراحتي ميشود.
2.ناكامي:منظور ناراحتي شديد از نرسيدن به يك هدف است . وقتي براي رسيدن به چيزي از لحاظ رواني برنامهريزي ميكنيم و به آن نرسيم دچار سرگرداني شده و موجب ناراحتي ميشود .
3. استرس: هنگامي كه مجموعهاي از عوامل رواني دروني و بيروني در ذهن فرد تبديل به ساختار تهديد كننده يا آسيب رواني ميشود موجب ايجاد فشار و ناراحتي رواني ميشود. (اصغري پور1380)
برخي از راههاي از بين بردن يا كاهش عوامل بي نظمي
براي كاهش عوامل بي نظمي دانشآموزان بايد ميان خانه ومدرسه هماهنگي وجود داشته باشد. (صفوي1383)
براي كاهش عوامل بي نظمي معلمان بايد معلم آمادگي تغيير رفتارهاي به عنوان واكنشي نسبت به حقايق آشكار شده توسط مشاهده را داشته باشد. (فونتانا1987 )
براي كاهش عوامل بي نظمي موثر از كلاس بايد شرايط فيزيكي كلاس را بهتر كنيم و روابط بين كاركنان و دانشآموزان بهتر شود .
براي كاهش اين عوامل در خانواده بايد والدين فرزندان خودرا به انضباط تشويق كرده و وظايف شان را در قبال فرزندان خود به خوبي اجرا كنند.
راههاي كاهش يا حذف رفتار هاي بي نظمي
در آموزش و پرورش وظيفه معلمان تنها اين نيست كه به ايجاد و تقويت رفتار مطلوب اقدام كند بلكه بايد رفتار نا مطلوب دانش آموز را كاهش داده يا از بين ببرند. براي از بين بردن رفتار نا مطلوب روشهاي زير توصيه ميشود: (شعباني 1371)
1.خاموشي : براي اينكه رفتار نامطلوب دانش آموز ادامه نيابد ميبايست شرايط طوري فراهم شود كه براي انجام دادن آن رفتار نا مطلوب پاداشي در يافت نكند .(همان)
2. اشباع : رفتار نامطلوب شاگرد به مدت طولاني تقويت ميشود تا دانشآموز اشباع شود و احتمال تكرار آن كاهش يابد يعني درست برعكس خاموشي و اين روش بر خلاف تنبيه عوارض جانبي ندارد .(همان)
3. تقويت رفتار مغاير : رفتاري را كه مغاير با رفتار نامطلوب است تقويت ميكنيم كه خود ا ز يك اصل روانشناسي ناشي ميشود كه انسان نمي تواند خود را همزمان روي دو رويداد مخصوصاٌ اگر مغاير باشد متمركز كند. (اصغري پور1380 )
4. محروم كردن : يعني دانشآموز به خاطر رفتار نامطلوبي كه انجام داده است از دريافت تقويتي محروم مي شودبراي مثال دانشآموز كه به كلاس علاقه دارد به خاطر بي نظمي از كلاس اخراج ميشود. (شعباني 1371)
5. جريمه كردن : يعني كم كردن مقداري از عامل تقويت كنند به دليل انجام رفتار نامطلوب براي مثال كسر چند نمره به دليل شيطنت يا بي نظمي. (همان)
مشاوره و مذاكره با دانشآموز نامنظم : معلم ميتواند در برابر دانشآموز نامنظم از شيوه ي صحبت آرام استفاده كندكه بر اساس شيوه هاي مشاوره ولفگا نگ و گليكمن ميباشد ، در اين روش معلم, مشاوره ميكندچون دانشآموز در كلاس او بي نظمي كرده و معلم مي داند در آن هنگام دانشآموز مشغول چه كاري است و آن شرايط را به خوبي ميشناسد معلم در مشاوره ميتواند از نظرات دانشمنداني چون گلاسر، ردل و... استفاده كند . اين دانشمندان تأكيدكردهاند كه در بازبيني بي انضباطي دانشآموز بايد موقعيت فعلي وي در نظر گرفته شود در اين هنگام معلم نبايد از انتقاد زياد استفاده كند چون باعث ميشود دانشآموز حالت تدافعي به خود بگيرد و بهانه هاي بيشتري بتراشد . معلم بايد از طريق مذاكرهاي صريح به دانشآموز بفهماند كارش تا چه اندازه زشت بوده است و بازندهي اصلي نيز خود دانشآموز است و اگر اين رفتار نامطلوب راترك كند سود زيادي خواهد كرد . براي اين كار معلم بايد« ازباب پرسش »طبق نظر گلاسر وارد شود براي مثال از شاگرد ميپرسد«چرابه اين كار(بی نظمی)پيشنهاد شدي » و به بهانه تراشي هاي وي توجه چنداني نميكند در واقع معلم اعتقاد خودش راكه رفتاري هر قدر هم غير قابل قبول و نامطلوب باشد هدف داراست اعلام ميكند اين همان نكته اي است كه گلاسر به آن تأكيد دارد .(جي اسميت، لا سلت )
اصل تقويت منفي : براي اينكه دانشآموز را از انجام رفتار نامطلوبي باز داريم بايد ترتيبي بدهيم كه هرزمان رفتار او در جهت مطلوب تغيير كرد به موقعيتي كه براي او ناخوشايند بوده است پايان ميدهيم .در كاربرد اين اصل پايان دادن بايد به آساني امكان داشته باشد زيرا در غير اين صورت دانشآموز فايدهاي در تغيير دادن رفتار خود نميبيند (اصغري پور1380)
تنبيه : يعني اضافه كردن يك محرك بيزار كننده به محيط پس از انجام رفتار نامطلوب اين روش معایبی دارد :
1. باعث نابودي رفتار نميشود و فقط آن را وا پس ميزند (همان) 2. سبب ترس يا نگراني شديد ميشود3. از توجه دانشآموزان به فرد تنبيه گر كاسته ميشود و به دستورهاي او عمل نميكند. (اصغري پور1380)
علل بی نظمی دانش آموزان در کلاس درس و شیوه های برخورد با آن
بسیاری از معلمان و حتی مدیـران مـدارس از دانش آموزانی که به اعتقاد آن ها شلوغ هستند و رفتارهای نا خواسته و نا مناسبی از خود بروز می دهند و به این ترتیب نظم و انضباط مدرسه و کلاس درس را دچار اخلال می کنند گله دارند . هر کدام از این افراد واکنش های متفاوتی در مقابل این نوع دانش آموزان از خود نشان می دهند و تصمیم گیری ها ی آنان در این زمینه هم متفاوت است . معمول ترین و آشکار ترین این تصــمیـم گیـری ها برای کاهش یا از بین رفــتن بی نظمی ، گرفتن تعهد کتبی از دانش آموزان و در صورت تکرار از والدین آنان ، تهدید به تنبیه و حتی عملی کردن آن و در نهایت اخراج موقتی از کلاس و مدرسه است . از این رو ، نگارش این مقاله و مطالعه ی آن ، به معلمان و مدیران کمک می کند تا تصمیمات آگاهانه تری بگیرند .
در زمــینه ی بی نظــمی دانــش آمــوزان در کـلاس درس ، معلمان بایــد به سه سوال پاسخ دهند :
1) علل و عوامل بی نظمی دانش آموزان کدام اند ؟
2 ) چگونه میتوان از بروز و ظهور رفتار های نا مناسب دانش آموزان ، که نظم و انضبــاط را به مخاطره مي اندازند ، پیشگیری کرد ؟
3 ) به هنگام وقوع رفتار های نا مطلوب دانش آموزان ، چه باید کرد ؟
برای پاسخ دادن به این سوال هــا به عــبارت دیــگــر ، شنا سایی علل و عوامل بی نظمی دانش آموزان در مجموعه عامل های متعدد ، باید زیر مجموعه ای از عوامل کشف شوند تا با ارائه ی راه کار های کاربردی برای از بین بردن یا کاهش آن ها ، تغییرات مناسب و مثبت در کیفیت نظم و انضباط مدرسه ایجاد شود. در این ارتباط ، کارگاهی با حضور عده ای از معلمان با تجربه در مراکز تربیت معلم یاسوج برگزار شد . حاصل چند جلسه بارش مغزی در این کار گاه برای پاسخ به سوال های یاد شده ، بررسی شد . سپس با اندکی دخل و تصرف و تغییر در دید گاه های افراد ، این مقاله برای استفاده ی معلمان و مدیران مدارس و دست اندر کاران تعلیم و تربیت تهیه و تنظیم شد.
علل بی انضباطی دانش آموزان را می توان با توجه به ابعاد در یک مقاله نمی گنجد ، اما به دلیل کاربردی بودن بحث وجلوگیری از طولانی شدن آن ابتدا به ذکر علل و عوامل کلی بی انـضباطی دانــش آموزان می پردازیم ، آنگاه حاصل هم اندیشی معلمان با جربه را در این زمینه به طور مختصر بررسی می کنیم و در پایان هر قسمت ، راهکار های عملی برای جلوگیری از بی انضباطی دانش آموزان را به منظور برقراری نظم و انضباط در مدرسه ارائه می کنیم .
علل و عوامل بی نظمی دانش آموزان را میتوان به پنج دسته تقسیم کرد :
الف ) علل مربوط به دانش آموزان (ویژگی های فردی آنان ) ؛
ب ) عوامل مربوط به معلم ؛
ج ) عوامل مربوط به فضای مدرسه ، کلاس درس و کارکنان ستادی مدرسه ؛
د) ویژگی های خانوادگی دانش آموزان ؛
و ) عوامل اجتماعی .
نظم و انضباط تعاریف متعددی دارد. عده ای کنترل رفتار فرا گیرند گان و تسلط بر عوامل رفتاری آنان را انضباط می نامند . برخی دیگر معتقدند نظم و انضباط شامل هر نوع سازماندهی در محیط مدرسه و کلاس است ، به نحوی که سبب افزایش یاد گیری شود . صفوی ( 1383 ) می گوید« انضباط عبارت است از اعمال قواعد و مقرراتی که یاد گیری از تسهیل می کند و اخلال در کلاس را به حداقل کاهش می دهد (ص 266 ) . لو فرانسوا (1991 ) معتقد است " انضباط" به آن دسته از اعمال معلم اطلاق می شود که مانع سر زدن رفتارهایی از دانش آموز است که فعالیت کلاسی را مختل یا تهدید به اخلال می کنند(نقل از زمانی ، 1378) با وجود این ، بی نظمی یا بی انضباطی را میتوان این گونه تعریف کرد : انجام دادن هر عمل یا رفتاری به وسیله ی دانش آموز که سازماندهی مدرسه و فعالیت های کلاس را مختل یا تهدید به اخلال می کند. بروز رفتارهایی از دانش آموزان که انضباط کلاس را مختل می کنند ، تنها به معلم و کلاس درس مربوط نیستند، بلکه همان طور که قبلا گفته شد علل دیگری نظیر عوامل آموزشگاهی ، خانوادگی ، اجتماعی و... وجود دارند که به طور مستقیم یا غیر مستقیم زمینه را برای بروز رفتار های مخرب دانش آموزان فراهم میکنند . بنابراین ، برای برقراری انضباط در کلاس درس و اداره ی آن ، معلمان باید قبل از برقراری نظم و انضباط اقدامات لازم را برای پیشگیری از رفتار های نامناسب دانش آموزان را به کار گیرند ؛ زیرا پیشگیری مهم تر از در مان است . کانین ( 1970 ) در تحقیق خود که به مقایسه ی رفتار معلمان در کلاس های دارای رفتارهایی نا مطلوب وكلاسهاي عادي پرداخته است او ميگويد : تفاوت اين كلاسها به نحوهي پاسخ گويي معلمان به رفتار نامطلوب دانش آموزان مربوط نیست ، بلکه از اقدامات پیشگیرانه ی آن ها نا شی میشود (نقل از کدیور 1382 ص 431 ) به هر حال بی نظمی های دانش آموزان در کلاس علل متعدد دارد
الف – علل مربوط به دانش آموزان
گاهی علل بی نظمی در کلاس ناشی از خود دانشآموز است . برخی از این علت ها عبارت است از :
1 ) ناراحتی های جسمی ، روحی و روانی ؛
2 ) نداشتن علاقه و انگیزه ؛
3 ) سر در گم بودن و بی اعتنایی به انتظارات معلم و قوانین و مقررات مدرسه و کلاس درس ؛
4 ) نداشتن برنا مه ی مشخص مطالعه ؛
5 ) کم خوابی و خستگی مفرط ؛
6 ) انجام دادن تکالیف خود ؛
7 ) تغذیه ی نا مناسب ؛
8 ) نا امیدی به آینده ؛
9 ) استقلال طلبی و مقابله با اقتدار معلم .
از بین بردن یا کاهش عوامل بی نظمی ، در درجه ی اول مستلزم هم کاری و هماهنگی میان خانه و مدرسه است ، و روشن است که معلمان و اولیای مدرسه به تنهایی و بدون همکاری والدین کاری از پیش نخواهند برد . بنا براین ، در نظام آموزش و پرورش برای برقراری ار تباط میان خانه و مدرسه نهاد مستقلی به نام انجمن اولیا و مربیان به وجود آمده است که این نهاد در هر مدرسه ای برای آگا هی والدین از مراحل رشد فرزندان خود در سنین متفاوت و آگاه کردن آن ها از این مسائل فعالیت می کند :
o توجه والدین به وضعیت جسمی و روحی فرزندان خود ؛
o ایجاد شرایط ، موقعیت و امکانات مورد نیاز برای پیشرفت تحصیلی فرزندان خود ؛
o تشویق ما دی و معنوی و تقویت اعتماد به نفس آن ها ؛
o پذیرش وضعیت خاص فرزندان خود و مقایسه نکردن آن ها با افراد دیگر؛
o تبعیض قایل نشدن بین آن ها ؛
o تهیه ی میز و صندلی ، اتاق مطالعه ، وسایل مورد نیاز ، رعایت سکوت هنگام مطالعه؛
o کمک به آن ها در تهیه و اجرای برنامه ی مطالعه ؛
o تشویق آن ها به ورزش و تفریحات سالم و تنظیم خواب و استراحت آن ها ؛
o داشتن برنامه ی تغذیه ی مناسب ، کمک به آن ها در انتخاب دوستان مناسب ؛
o آگاه کردن فرزندان از وظایف خود در مدرسه و خانه ، رعایت حقوق معلمان و کمک به دوستان و هم کلاسان خود ؛
و در نهایت تشویق آن ها به رعایت نظم و انضباط در مدرسه و کلاس درس ، اغلب، والدین علاقه مندند که بدانند در طول سال تحصیلی، درخصوص امور تحصیلی وحتی تر بیتی فرزندان خود ، چه وظیفه ای به عهده دارند وچه کمک هایی سبب پیشرفت تحصیلی فرزندانشان می شود . آگاهی از این مسائل، مستلزم ارتباط مستمر با مدرسه است
ب- علل مربوط به معلم
1) فقدان آماد گی جسمی ، روحی و روانی معلم ؛
2 ) نا مناسب بودن وضعیت ظا هری معلم ؛
3 ) نا آگاهی از روش های جدید تدریس و استفاده ی مکرر از روش های سنتی ؛
4 ) بی علاقه بودن به شغل معلمی ؛
5 ) نا توانی در برقراری ارتباط مطلوب با دانش آموزان ؛
6 ) رعایت نکردن عدالت آموزشی ( تبعیض بین دانش آموزان )؛
7 ) نا مناسب و نا رسا نا بودن صدا ی معلم؛
8 ) نداشتن طرح درس؛
9) بی توجهی به نیاز های دانش آموزان؛
10) فعال بودن معلم و منفعل بودن دانش آموزان ؛
11) استفاده ی نا مناسب از تشویق و تنبیه؛
12) بی حـوصــلگی و نداشتن صــبر و بــر د بــاری و سعه ی صدر ؛
13 ) بی نظمی معلم (نظیر دیر آمدن به کلاس و ترک زود هنگام آن و... )؛
14 ) تسلط نداشتن به موضوع مورد یاد گیری؛
15 ) نداشتن رو حیه ی انتقاد پذیری و خود داری از پاسخ گویی به سوال های دانش آموزان؛
نظم در لغت به معنای آراستن، برپا داشتن، ترتیب دادن کار و... و در اصطلاح نظامی به معنای پیروی کامل از دستورهای نظامی است.
انضباط نیز به معنای نظم و انتظام، تربیت و درستی، عدم هرج و مرج، سامانپذیری و آراستگی است.
میدانیم آنچه که امروز حرف اول را در مدرسه میزند انضباط است، انضباط اخلاقی و رفتاری دانشآموزان میتواند روی آموزش اثرگذار باشد. بنابراین پرورش همراه آموزش مهم جلوه میکند.
24 ساعت ضمانت ویرایش برای سفارشات عادی
72 ساعت ضمانت ویرایش برای سفارشات ویژه
@eghdampajoohi
بدون داشتن ایمیل از این پست سفارش خود را تحویل بگیرند.
48 ساعت لینک سفارش دهنده از این بخش حذف میشود.
برای دریافت فایل برروی اسم خود کلیک کنید
فرهنگیان و کارمندان محترم
این سایت به هیچ ارگانی وابسته نیست و فعالیت
خود را بصورت منحصر به فرد انجام میدهد
با اطمینان کامل سفارش دهید
این پایگاه در سایت ساماندهی
وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
به ثبت رسیده است